وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ?9?
و با ثمود همانان که در دره تختهسنگها را مىبریدند
سوره فجر آیه 9
وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ?42?
و اگر تو را تکذیب کنند قطعا پیش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نیز] به تکذیب پرداختند ( 42 )
سوره حج آیه 42
وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ?17?
و اما ثمودیان پس آنان را راهبرى کردیم و[لى] کوردلى را بر هدایت ترجیح دادند پس به [کیفر] آنچه مرتکب مىشدند صاعقه عذاب خفتآور آنان را فروگرفت (17)
شهر تاریخی "پترا" در اردن محل زندگی قوم نبطیان یا انباط در 400 سال قبل از میلاد مسیح در دل کوه بوده است.
شگفتی این بنا در ایجاد محلی با تونلهای متعدد و اتاقهای پذیرایی در دل کوه است.این بنا گنجایش 4000 نفر مانند تئاترهای روم باستان در خود را دارد!
در پترا پایتخت نبطیان، که "ام الهه" نیز نام دارد، دو سیستم آبیاری و آبرسانی وجود داشته است!!!
(گفته میشود قوم ثمود که نام آنها در قرآن آمده اجداد نبطیان بودهاند.)
پترا در سال 106تا 324میلادی به دست رومیان افتاد و به یک شهر روم شرقی تبدیل شد اما در عصر اسلامی اهمیت زیادی به پترا داده نشد و پس از زلزله سال 749 پترا بکلی فراموش شد و تا قرن 17و 18میلادی کاملا مفقود بود تا اینکه در سال 1812میلادی یک جهانگرد سوئیسی به نام جان لوودویک برگهارت که در مصر زبان عربی را آموخته بود با تغییر نام خود به "حاج ابراهیم" و به بهانه زیارت قبر هارون برادر حضرت موسی(ع) که در این منطقه قرار دارد ، یکی از صحرانشیانان عرب را ترغیب کرد تا شهر گمشده پترا را به او نشان دهد و توانست این شهر را دوباره کشف کند.
مهارت قوم ثمود در شهرسازی
حضرت صالح(ع) توانایی و مهارت قوم ثمود را در تراشیدن صخرهها و کوهها، عنایت و فضل الهی میدانست و پیوسته این حقیقت را به آنان یادآوری میکرد. خداوند متعال میفرماید: «و تنحتون من الجبال بیوتاً قرهین». واژه «فرهین» در این آیه، دو گونه قرائت معتبر دارد: «فارهین» و «فرهین ».
1 - «فارهین» جمع واژه «فاره» به معنای کسی است که کارها را با مهارت به انجام میرساند. قرآن کریم در این آیه قوم ثمود را به استادی در تراشیدن خانهها ستوده است .
2 - «فرهین» جمع واژه «فره» به معنای شخص سرمست، سبک سر، رفاه طلب و اسراف کار است. اگر این واژه به این صورت قرائت شود، مفاد آیه، مذمت و نکوهش قوم ثمود را میرساند؛ چرا که آنان با ساختن خانههایی استوار در دل کوهها، سرمست و سبک سر شدند و در زندگیشان اسراف را در پیش گرفتند .
این دو معنا به ظاهر متناقض مینماید ولی در حقیقت چنین نیست. قوم ثمود از تواناییشان در تراشیدن خانهها از سنگ، استفاده بهینه کردند؛ اما با به کارگیری آن در راه رفاهطلبی و سرمستی تباهش ساختند. همین امر سبب شد که قرآن کریم به نکوهش و مذمت آنان بپردازد .
آنان تا جایی پیشرفت کردند که در دشتهای وسیع نیز کاخهایی استوار بنا نهادند و حضرت صالح(ع) این امر را به قومش یادآور میشود: «واذکروا اذجعلکم خلفاء من بعد عاد و بوّأ فیالارض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً فاذکروا ءالاء الله ولا تعثوا فیالارض مفسدین5 (و یاد آورید آن گاه که شما را از پس [قوم] عاد جانشین [آنها] کرد و شما را در این سرزمین جای داد که از جاهای نرم و هموار آن کاخها میسازید و کوهها را برای ساختن خانهها میتراشید؛ پس نعمتهای خدا را به یاد آرید و در زمین به تبهکاری مکوشید )».
و در جای دیگر گفت: «هو أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها6 (خداوند شما را از زمین [خاک] آفرید و شما را به آبادانیاش واداشت )».
موقعیت مکانی «الحجر »
سرزمین «الحجر»، اقامتگاه ثمودیان، در شمال غربی حجاز و در میان راه قدیمی که مدینه منوره را به سرزمین تبوک ارتباط میدهد، قرار دارد .
رسول خدا(ص) هنگامی که از مدینه به سوی سرزمین تبوک راه افتاد، در میانه راه به منطقه «الحجر» رسید. بخاری و مسلم به نقل از عبدالله بن عمر روایت کردهاند که او گفت: آنگاه که پیامبر خدا(ص) گروهی از مسلمانان را در سرزمین تبوک فرود آورد، آنان را به منطقه «الحجر» برد تا خانههای (سنگی) ثمودیان را نشانشان دهد. همراهان پیامبر(ص) از چاههای آبی که قوم ثمود در گذشتههای دور از آنها مینوشیدند خود را سیراب کردند و از همان آب (برای پختن نان) خمیر فراهم ساختند و دیگ و پایه برپا کردند .
رسول خدا(ص) تا متوجه شد که چنین کردند، فرمان داد که آب درون دیگها را به روی زمین بریزند و خمیر را نیز خوراک شتران کنند. سپس به راه خود ادامه میدادند تا این که رسول خدا(ص) آنان را به نزدیک همان چشمه یا چاپ آبی رساند که ناقه صالح از آب آن مینوشید. در این هنگام پیامبر، همراهانش را از وارد شدن به اقامتگاه قومی که به عذاب و قهر الهی گرفتار آمدند، بازداشت و فرمود: بیم آن دارم که شما نیز مانند آنان گرفتار (عذاب الهی) شوید؛ پس به اقامتگاه آنان در نیایید».
این گزارش عبدالله بن عمر - که حدیث شناسان آن را از جمله روایات صحیح دانستهاند - دو مشخصه و ویژگی سکونتگاه ثمودیان را روشن میسازد: یکی این که محل اقامت آنان همان سرزمین «الحجر» است و در قرآن نیز آمده است. دیگر آن که حدود جغرافیایی سرزمین «الحجر» در میانه راه مدینه و تبوک قرار دارد. همچنین در این گزارش مشخص شده است آبی که ناقه صالح(ع) از آن مینوشید، در طول سالیان دراز هرگز خشک نشد و حتی در عصر پیامبر نیز دارای آب بوده که ایشان به همراهانش اجازه داده است تنها از آب آن بنوشند و استفاده دیگری نبرند
با تشکر از استاد دانش کیا